معرفی کتاب” ساخت ایران”
نوشته احسان نوروزی
نشر چشمه
نویسنده با محور قرار دادن ساخت توربین های گازی پیشرفته توسط شرکت Oil Turbo Compressor Co (اُ تی سی) و بازوی طراحی آن، شرکت توربو کمپرسور تِک خاورمیانه ( توربو تِک)، به زبانی ساده ولی عمیق به قلب موضوعی وارد می شود که مشکل یک شرکت دو شرکت نیست بلکه مشکل کشور است. در یک سو استعدادهای نهفته در نیروهای جوان و تحصیل کرده را داریم که برای پیشرفت کشور آماده هر گونه فداکاری و تلاش اند و در سوی دیگر شلختگی، ندانم کاری و بلکه نادانی، و بی انگیزگی مقامات بلند پایه عرض اندام می کند که رشته ها را پنبه می کند و حاصل آن پدیده موسوم به فرار مغزها می شود. با نهایت تأسف این پدیده مزمن مخصوصِ بعد از انقلاب هم نیست هرچند اکنون شدت و حدت اش بمراتب بیشتر شده است. از قول یرواند آبرامیان در کتاب “تاریخ ایران مدرن” می فهمیم که در زمان شاه نیز چنین موضوعی شایع بوده ، به نحوی که اصطلاح Brain Drain در مطبوعات غربی، در ارتباط با مهاجرت ایرانی ها ابداع شده است ( ص 255)
اما کسانی هم می مانند و بار سنگین بی برنامگی ها و قدرنشناسی ها را بر دوش می کشند و دلسوخته و غمین می کوشند آجری روی آجر توسعه بگذارند. در کتاب، یکی از همان مهندسانی که مانده و شب و روز زحمت می کشد می پرسد « چرا وضعیت خودروِ ما این طوریه؟این توربین هم می تواند به همون سرنوشت گرفتار بشه» و خودش پاسخ می دهد « برای این که صنعت و توسعه صنعتی ترکیبییه از نرم افزار و سخت افزارکه می گن چهار بال اصلی داره. یک بالش تکنو –ویِره (Techno-Ware )، یعنی ماشین آلات و تجهیزات. یه بالش اینفو-ویره (Info-Ware )، یعنی اطلاعات، دانش، تحقیقات و تحقیق و توسعه مستمر. یه بالش هیومن- ویره ( Human-Ware )، یعنی نیروی انسانی. یه بالش هم ارگا-ویره ( Orga-Ware)، یعنی مدیریت و سازمان دهی. اگر این چهار تا بال کنار هم قرار نگیرند شما تو بلند مدت موفق به حفظ بازار نخواهید بود.»
آقای نوروزی در ادامه کتاب به مسائل جالب توجه دیگری گریز می زند و توسعه سیستماتیک و موزون را در مقابل اتفاقات جزیره و گلخانه ای تبیین می کند و دست آخر دوباره به موضوع محوری و اصلی کتاب، توربین های گازی، بر می گردد و می گوید «آینده نشان خواهد داد که اُ تی سی چه قدر دوام خواهد آورد و توربین ملی چه اندازه سرپا خواهد ماند. موفقیت در بلوغ این نوزاد، احتمالاً همان قدر که به مادرش بستگی دارد به جامعه پیرامونش هم وابسته خواهد بود.»
به امید روزی که “ساخت ایران” وزن درخور خود را نه تنها در ذهن مردم کشور پیدا کند بلکه فراتر از آن به فتح قلوب مصرف کنندگان خارجی نیز موفق شود.
